محل تبلیغات شما

All my art



سلام دوستان 
یه کسب و کار راحت و باحال اوردم واستون 
اون چیه ؟؟؟؟
کسب در امد اینترنتی از سایت پیسی رنک
خیلی باحاله 
هیچ نیازی هم به سرمایه نداره فقط باید صبر و حوصله داشته باشین
میتونین از طریق لینک زیر عضو بشین و کسب در امد کنین
بووووس

سلام به همه ی دوستان گلم
بچه ها من معتاد رمان های sober هستم ، تا الان هم همچنان پیگیر رمانشم ولی متاسفانه خبری نیست که نیست
آخه نویسنده چرا وعده ی فصل 4 رو داد و غیب شد؟
من دارم داغون میشم.
واقعا رمان خوب کهآدم بعد از خوندنش احساس پیشیمونی نمیکنه ، یکیش همین هیچکسانه.
به هر حال اگر کسی از این رمان خبر داره تو قسمت کامنت بهم اطلاع بده.
مرسییییییی

سلام

ظهر داشتم برای بار هزارم  رمان مورد علاقم به اسم هیچکسان رو می خوندم

یعنی مثل چی واسش ذوق می کردم 


میخوام بهترین رمانهایی که تا حالا خوندمو بهتون معرفی کنم 
پس بیاید به ادامه ی مطلب

سلام خدمت همه ی دوستان عزیزم
اول از همه بیاید برای سلامتی امام زمان یه صلوات بفرستیم

الهم صل الی محمد وآل محمد و عجل الفرجهم

بعضی از ماها که هر از چند گاهیی یاد امام زمانمون موی افتیم،این واسمون سوال میشه که واسه امام زمان عزیزمون چیکار کنیم؟

اول از همه باید یه چیزو خوب بدونید


سلام دوستان گلم
من در زمینه نقاشی دیجتالی هم کار میکنم برای همین دوست داشتم نقاشی هام رو با شما عزیزان به اشتراک بذارم 
این عکس پیش نمایش با کیفیت پایینه.اگه مایل بودید میتونید با کیفیت عالی تصاویر رو دانلود کنید کیفیت عالیش خیلی جذابتره و واسه پروف خیلی باحاله
نقاشی دیجیتالی

 برای دانلودش از فایل زیر استفاده کنید تا کیفیت اورجینال رو داشته باشید


#پارت۱
:::فلش بک به دوران کودکی:::
حتی از فکرش هم لبخند میزنم
اولین چیزی که به یادم میاید ،
دست و پاهای گلی و کثیف و سپس غر زدن های مادر است
کمی بزرگتر شدم
پشت در کلاس ایستاده بودمو لبم را از درون گاز میگرفتم،انگار که زمان مرگم هر لحظه فرا میرسید
تا اینکه مادر همراه با ناظم از راه رسید و با نگاه خشم الود به من فهماند(بازم؟)
بزرگتر شدم
وقتی که در مسیر دبیرستان ،اولین پسر مسیرم را سد کرد و از جیب شلوار لی ابیش تکه کاغذ کثیف و تا شده ایی ببرون اوردو سمتم گرفت
بی عتنایی کردم،اما باز هم امداینبار پذیرفتم ، 
حس عجیبی بود، انگار معتاد شده بودم به اس ام اس های شبانه، لبخند های مشکوک جلوی تلویزیون، و این گوشی ساده که دیگر لحظه ایی از من جدا نمیشد
مادر فهمید
باز هم چشم غره ای به من رفت ،اما من بزرگ شده بودم و مسبب زندگی خودم،پس اعتایی نکردم و در حس عشق کور شدم
حتی نمیدیدم نگاه های عجیبی که بین عشم و دوست صمیمیم ردو بدل میشد را

سلام بچه ها یه وبتون طراحی کردم بخونیدش ، خدارو چه دیدی شاید خوشت اومد و دنبال کردی 
میتونید از این لینک ، دوبخش از چپتر ۱ رو دانلود کنید
خلاصه :
داست در نورد دختری به اسم کاملیاست که احساسات و نگرانی های غریبی تو وجودش هست که نمیدونم علتش چیه و سعی میکنه مثبت فکر کنه ، در حالی که این افکار و احساسات ریشه ی عمیقی داره در یک فاجعه ی بزرگ


آخرین جستجو ها

hamshopfoola credsimyles زندگی بهتر فندق Timothy's page Ernest's blog insedgiree صنعت سوله لرستان ungannucab السَّلامُ عَلَیْكَ یَا مَوْلایَ مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ ...